هفته گذشته روز جمعه با دوستام قرار
گذاشتیم بوستان گفتگو در نمایشگاهی که به نفع بیماران مبتلا به ام اس
برگزار میشه شرکت کنیم. شب قبلش این ظرفای سفالی را خریدم. ظهرش تند تند
این غذا رو درست کردم و دلم نیومد عکاسی نکنم، عکسا خیلی خوب نشد، ولی
اینجا محل ثبت خاطرات منه، تو نمایشگاه با صحنه هایی مواجه شدم که اشک به
چشمم اومد، خانمهای بسیار زیبایی را دیدم که همراه با همسر و فرزندشون با
عصا راه میرفتن. استقبال مردم خیلی خوب بود، من تا دلتون بخواد چای و
نسکافه و دمنوش خریدم، چیزایی که به راحتی جاهای دیگه نمیتونستم پیدا کنم.
پلو با مرغم خیلی خوشمزه شد. یک روش خاص و جادویی دارم برای پختش که سریع
هم آماده میشه. من فقط طرفدار غذاهای سریع هستم، میدونم 2 3 تا غذای دیگه
اون زیر هست که هنوز دستورش را ننوشتم ولی سعی میکنم یک سر و سامونی به
سایت بدم . نمیدونم چرا دسته بندی سایتم هم کار نمیکنه. باید با آقای
محمودی تماس بگیریم و ببینم مشکل کجاست؟ بعضی از دوستان سوال کردن چرا کم
کار شدم، راستش کم کار نشدم، کارمو زیاد کردم. ترجیح میدم فعلا بیشتر به
علایق دیگم برسم تا اینجا، ولی سایت عزیزم را از یاد نخواهم برد. میام میام
من الی گولو خانم هستم سلطان قلبها!!!!!، مگه میشه نیام آخه؟